در مورد شعر زیاد شنیدین و خوندین ولی بعضی شعرا هستن که با تقیه تفاوت دارن تفاوتشونم اینه که به جای این که در این شعرا از اصطلاحات عمومی استفاده بشه،از اصطلاحات تخصصی استفاده میشه(شعر که خودش همش اصطلاح و کنایه هست تخصصی هم باشه چه شود!) طبیعی هست که این نوع روش در دانشمندان و افراد فرهیخته بیشتر به چشم میخوره
شعر «با تو در عالم ریاضیات» اثر دکتر محمد حسین قائمی از این نوع شعر هاست:
منحنی قامتم تابع ابروی توست
خط مجانب بر آن، طره ی گیسوی توست
حد رسیدن به تو، مبهم و بی انتهاست
بازه تعریف دل، در حرم کوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا
ناحیه همگراش دایره روی توست
مهر تو چون میدهد سمت به بردار دل
هر طرفی روکنی، همجهت و سوی توست
پرتو خورشید شد مشتق از آن چشم تو
گرمی و جانبخشیاش جزئی از آن خوی توست
چون به عدد، یک تویی، من همه صفرها
آن چه که معنا دهد قامت دلجوی توست
گر شود آن دم که ما زوج مرتب شویم
سر به رهت مینهم، چون که سرم گوی توست
هجر و فراقت شکست قائمه قائمی
نقطه پرگار عشق واله و پیجوی توست
محمد حسین قائمی
توجه:برخی افراد شعر بالا را با تحریف های بسیار به پروفسور هشترودی نسبت میدهند بدانید و آگاه باشید که شاعر این شعر زیبا دکتر محمد حسین قائمی هست